شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۹
۰ نفر

مریم رضا زاده: حجت‌الاسلام محمود متوسل مدیر گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی و قائم‌مقام ستاد اقامه نماز کشور درآستانه روز جوان بررسی شرایط دینداری جوانان در گفت‌و‌گو با همشهری جمعه پرداخته است.

 او معتقد است که نداشتن شناخت و عملکرد نادرست مسئولان، مهم‌ترین دلایل دین‌گریزی احتمالی جوانان است. اما وی معتقد است که اکثریت جوانان ما دیندارند. وی همچنین معتقد است که سطح انتظارات جوانان ما از جامعه بالاست و باید این توقعات را پایین آورد. امروزه درباره میزان دینداری جوانان این مسئله مطرح می‌شود که  جوانان دین‌گریز شده‌اند.

  • آیا شما این موضوع را قبول دارید؟

خداوند دین را مطابق فطرت انسان‌ها قرار داده است و قرآن هم بر این مطلب تاکید دارد که دین الهی با فطرت انسانی سازگار است. به دلیل اینکه خدایی که انسان را آفریده است، همان خدا هم شریعت را قرار داده است، اینطور نیست که تکوین از جانب کسی انجام شده باشد و تشریع از جانب کسی دیگر باشد، زیرا در این میان تضاد به‌وجود می‌آید، پس هر دو از جانب خدا هستند.

 بنابراین اینگونه نیست که بشود پذیرفت ‌جوانان ‌که به سن جوانی‌ می‌رسند به اقتضای سن و یا جوانی‌اش دین گریز می‌شود. بلکه آنچه اتفاق افتاده یا اتفاق می‌افتد این است که دین و معارف دین به صورت خوب و مناسب برای این نسل بیان نشده است.

  • مهم‌ترین نتایج بیان نشدن درست مفاهیم چیست؟

نتیجه تبیین نشدن معارف دین باعث می‌شود، گروهی از این نسل که شناخت درستی از دین ندارند احساس کنند که دین با دنیا سازگار نیست، احساس کنند که دین نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای انسانی باشد، احساس کنند که دین که مربوط به ١٤٠٠ سال قبل بوده است و برای عصر تمدن کارآیی ندارد.

 همه این حس‌ها ناشی از نشناختن درست دین و معارف دین است. البته شناخت درست دین کفایت نمی‌کند، طبیعتاً عمل و رفتار کسانی هم که متولی امور دینی هستند، مثل علما‌ و روحانیون و یا دستگاه‌های متولی تبلیغ امور دین با نسل جوان و نحوه تعامل آنها با جوانان در جامعه، بسیار موثر است.

 ممکن است معلمی بسیار خوب درس بدهد و مطالب را نیز به خوبی بیان کند، اما چون رفتارش با دانش‌آموزان رفتار خوبی نیست، دانش‌آموز نسبت به او نه تنها اظهار علاقه نمی‌کند بلکه ممکن است از او اظهار نفرت کند. این اظهار نفرت مفهومش این نیست که دانش‌آموز از درس و کلاس بدش می‌آید

 بلکه ناشی از این است که از سخت‌گیری‌های معلم بدش می‌آید و باید گفت این تحلیل که جوانان دین‌گریز شده‌اند با مبانی دین سازگار نیست و اگر هم گروهی از جوانان نسبت به دین بی‌اعتنا هستند یا در برخی موارد گریزان هستند، ناشی از عدم شناخت درست و یا ناشی از عدم عملکرد صحیح متولیان امر دین است.

  • میزان گرایش جوانان به دین را در کشور ما تا چه اندازه می‌بینید؟

هرجا که نسل جوان احساس کرد که توانسته بخشی از نیازهای معنوی‌اش را برآورده کند، اقبال خوبی نسبت به دین و مسائل دینی داشته است.جوامع دنیا اصولاً جوان‌ها را به امور لهو و لعب و مسائل حاشیه‌ای می‌کشانند که طبیعتاً مطابق با نیاز غریزی و امیال دنیایی آنهاست و اصولاً جوان‌ها در این کشورها از رشد فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برخوردار نیستند.

در کشور ما به دلیل انقلاب اسلامی و یا مسائل پس از انقلاب خیلی ‌از مسائل آشکار است و آنها قدرت تحلیل، بیان و حرکت دارند. ما نقش تعیین کننده جوان‌ها را در حرکت‌های مختلف در کشور دیده‌ایم.می‌دانیم بسیاری از مسئولیت‌ها و کارهای بزرگ کشور را نسل جوان انجام داده‌اند و می‌دهند. بهترین مثال این حرف، اعتکاف است.

شما معتقدید که فطرت جوان‌ نزدیک به دینداری است. نیازهای چنین فطرتی تا چه اندازه باید از سوی جامعه پاسخ داده شود. در واقع جامعه تا چه اندازه باید شرایط را برای دینداری جوانان آماده کند.

  •  مسئولان کشور ما تا چه اندازه این شرایط را فراهم کرده‌اند؟

مسئولان فرهنگی کشور از سر دلسوزی فعالیت‌های زیادی را انجام داده‌اند، متولیان فرهنگی فعالیت‌های زیادی را در ابعاد و اشکال مختلف برای کمک به جوانان در این امور انجام
 داده‌اند.

  • این فعالیت‌ها تا چه اندازه به ثمر نشسته است؟

تیراندازی را تصور کنید که ٣٠ تیر دارد و همه این ٣٠ تیر را نشانه گرفته است که به هدف بزند، اما باید بررسی کرد که چند تا از این تیرها به هدف خورده است. در مورد فعالیت‌های فرهنگی برای جوانان نیز اینگونه است، درست است که فعالیت‌های زیادی برای این هدف صورت گرفته است، اما برآورد اینکه چه مقدار از این فعالیت‌ها به هدف اصابت کرده است و نتیجه بخشیده است، کار ساده‌ای نیست.

فعالیت‌های فرهنگی خیلی زود آثار خودش را نشان نمی‌دهد، برای رسیدن به نتیجه نیاز به زمان طولانی داریم.

  • آیا در این میان فقط متولیان فرهنگی نقش دارند؟

مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به قدری به هم پیچیده‌ است که چه بسا بسیاری از مسائل فرهنگی ما تابع بسیاری از مسائل سیاسی‏، اقتصادی و اجتماعی باشد . نمی‌توانیم اینها را از هم جدا کنیم.

این‌هادر هم تنیده هستند. اگر مشکلی در مسائل فرهنگی می‌بینیم، نمی‌توانیم بگوییم فقط مشکل از مسئولان فرهنگی است. مشکلات برآیند همه امور موجود در جامعه است. در اینکه فعالیت‌های زیادی برای امور دینی در جامعه به‌خصوص در نسل جوان صورت گرفته است مشکلی نیست، اما هنوز هدف مطلوب در این مورد حاصل نشده است.

  • امروزه  تناسبی میان تحصیلات و اشتغال جوانان وجود ندارد و این خود مشکل بزرگی برای جوانان است، در این باره به عنوان یک نمونه از مشکلات، چه باید کرد؟

این امر آفت بزرگی است که تناسبی میان تحصیلات و زمینه‌های شغلی در کشور نیست. در واقع به بخشی از نیازهای جوانان توجه شده ، ولی به بخش اعظمی از آنان نیز ‌توجهی نشده است و این امر ناشی از این است که اکثر جمعیت کشور ما جوانان هستند و دولت توان و برنامه‌ریزی برای همه این قشر را ندارد.

  • یکی از این نیازها ازدواج است. بالا رفتن سن ازدواج باعث گرایش جوانان به مسائلی می‌شود که در دین ما نفی شده است، چرا دولت برای این نیاز اساسی جوانان نیز کار اساسی و جدی انجام نداده است؟

بحث اشتغال و ازدواج جوانان از بحث‌هایی است که جامعه جهانی گریبانگیر آن است. به جزء وظیفه دولت برای ایجاد امکانات برای اشتغال و تسهیلات برای ازدواج، باید این امور را امور فرهنگی بدانیم. جوان باید مسئولیت پذیر باشد.

 متاسفانه به دلیل اینکه ما خواسته‌ایم همه وظایف را به گردن دولت بیندازیم، در خیلی موارد جوان حاضر به پذیرش مسئولیت خودش نشده است.جوانان ما انتظار دارند یک شغل بسیار مناسب با امکانات خوب و با درآمد عالی و یا ازدواجی با تمام امکانات مثل مسکن یا وسیله نقلیه داشته باشند. توقعات نسل جوان ما بسیار بالاست .

در هیچ کجای دنیا هیچ دولتی نمی‌تواند همه این توقعات را برآورده کند.نقش دولت در ازدواج نمی‌تواند بیش از ٣٠ درصد باشد و ٧٠ درصد از امر ازدواج به عهده خود خانواده‌ و جوانان است که زیربار مسئولیت بروند. متاسفانه خانواده‌ها آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیت را در بچه‌ها ایجاد نکرده‌اند، فرد ٣٠ سال دارد، ولی هنوز آمادگی پذیرش مسئولیت زندگی را ندارد چون آموزش‌ها به او داده نشده است.

  • سطح توقعات و انتظارات تابع شرایط جامعه است و در هر دوره‌ای فرق دارد، در حال حاضر سطح توقعات جوانان ما بالا رفته است، آیا نباید تناسبی میان سطح توقعات جوانان و امکانات باشد؟

مسئولان و رسانه‌های ما باید بر روی این کار کنند که سطح توقعات را پایین بیاورند، وقتی سطح توقعات بالا رفت مشکلات دیگر نیز ایجاد می‌شود. اگر ازدواج نیاز جوان است جوان باید برای برآورده شدن این نیاز خود، از یکسری توقعات خود دست بردارد. زیرا این توقعات باعث می‌شود که این نیاز به نحو درست برآورده نشود.

نیاز به ازدواج مثل نیاز به غذا از نیازهای اولیه‌ هر انسانی است. اما به قدری سطح توقعات بالا رفته که این نیاز مغفول مانده است. جای اولویت‌بندی‌های ما در زندگی عوض شده است. مثلا جوان تحصیل را مانع ازدواج خود می‌بیند و در واقع حس می‌کند اول باید تحصیلات داشته باشد بعد ازدواج کند در صورتیکه تحصیل علم یک فضیلت است، ولی ازدواج یک ضرورت است و ما نمی‌توانیم به دلیل کسب فضیلت یک ضرورت را عقب بیندازیم. مشکل ما این است که هنوز نخواسته‌ایم بپذیریم که اولویت‌های جوانان چیست.

  • آیا مثل گذشته به جوانان اعتماد داریم؟

نه، مثل اول انقلاب به جوانان اعتماد نداریم.

  • دلیل این امر چیست؟

دلیل‌اش این است که ریسک‌پذیری جوان بسیار بالاست، درست است که ریسک‌پذیری در دوران جنگ و دوران انقلاب یک ارزش بود، یعنی هر کسی که ریسک‌پذیر‌تر بود، زمینه برای حضورش بیشتر بود.  پس از آن یوا‌ش‌یواش نسل جوان به دلیل آن ناپختگی‌هایی که ممکن بود در عمل یا رفتار از آنها صادر شود کنار گذاشته شدند.

اگر بخواهیم منصف باشیم باید در کنار افراد باتجربه و میانسال حتماً از نیروهای جوان، استفاده کنیم بهترین ترکیب این است که فکر افراد باتجربه‏، و توان و نشاط جوان باید با هم ترکیب شوند تا کارها بهتر صورت گیرد.

همشهری جمعه

کد خبر 86664

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دین و اندیشه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز